نیمه پنهان گل سرخ
الحمد الله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین علیه السلام .... درنزدیکترین شعاع زمینی نورهشتم می ایستم و ... با دستانی خالی تر از همیشه و ... ای بهترین و ... چشم ، گریان و و... مهربان عیدت مبارک !!!
لحظه ای دیدگان آلوده را می بندم
با زبان آلوده سلامت می کنم
و در دل غبار گرفته ، خدا خدا
که ای کاش این گوش های آلوده بشنود صدای پاسخت را
با رویی سیاه تر از سیاه
با سری شکسته تر از غرور
با بغضی خفته تر از خواب
و با امیدی سرشار
منتظر اذن ورودت می شوم
رخصت می دهی کلاغ حرمت شوم ؟
رخصت می دهی با بال شکسته دورت بگردم ؟
رخصت می دهی بر گنبد زرینت بوسه ای مستانه زنم ؟
رخصتم می دهی تا رخصت طلبم ؟
دل ، پرشور و
نیاز، راز و
دست ، بالا و
زبان ، گویا و
صدا ، فریاد