سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نیمه پنهان گل سرخ


   سلام

احوال شما ؟

چه خبرها ؟

چه می کنید با بلندی های ملکوت ؟

از مرگ ما بیزارید ، ما را نمی بینید خوش می گذرد ؟!

حال من ؟

من هم به قولی خوبم !

نه درد دل دارم !

و نه دنبال دردسر هستم !

دستم هم گرچه بی نمک است ولی درد نمی کند !

ملالی نیست جز دوری شما ؛

دلتنگ دیدارتان ، بی قرار بازگشتتان ، دعاگوی سلامتیتان ؛ هستم

شادیتان را مسئلت دارم ، از آن مولای جان و جهان

دیشب نماز می خواندم ، نمازی که سراپا غزل بود

غزلی که بیشتر شبیه دو بیتی بود

دوبیتی های عاشقی !

می خواندم

نمیدانم نماز را یا غزل را ، ولی راز اشک فاش شده بود در این بزم !

راز اشک که می دانید چیست ؟

میگویند « چکیدن » است و چه آسان رازها بر ملا می شود !

لهجه زلالی دارد این راز

آنقدر زلال که از هر طرف بنگرید ، حسرت خیس آن را می بینید

با خود کلنجار می رفتم که با شما در میان گذارم یا از خیرش بگذرم ...

راستش

دست و بالم تنگ است

در فقری مفرط ، دست و پا می زنم

آبرو دارم  ، مومن!

کشکول گداییم را که نمی توانم پیش هر کسی دراز کنم

اگر پیاله ام را بشکنند ؟

اگر به سخره ام گیرند ؟

اگر به دیگری بسپارند ؟

اگر منتشان بیش از رحمتشان باشد ؟

اگر سکه ای سیاه بر کاسه ام اندازند و فاتحانه نگاهم کنند که مثلا چه سخاوتمندند ؟

اگر ....

اینان خود فقیرند و مستضعف ، چیزی ندارند برای احسان

دلتان می آید ؟

راضی به رسوایی من هستید ؟

به مولا ، به ستوه آمده ام ، فقر بیچاره ام کرده

میدانم بیچاره تر از من هم هست ، آن ها واجبترند

 ولی جز شما کسی را ندارم

اگر به شما نگویم که باید دیگرلال شوم

دستتان باز است ، خدا خیرتان دهد

اگر می شود

اگر مانعی نیست در استجابتم ( یا اگر هم هست شما خود فکری کن )

منت گذارید ، دستم را بگیرید

به مولا ، آبرو دارم !

به عزیزی گفتم به شما هم می گویم

این روزها را دوست ندارم

تلخ است و گه گاهی شیرین !

شنیده بودم برکت از زمان برداشته می شود در آخرالزمان

ولی عجب روزهای پر برکتی است این روزها !!!

در خود پیچیده ام ، مثل کلافی سر در گم ...

گره گشا می خواهم

کمکم می کنید ؟

این کاروان راه افتاده ،

کاروان رستگاران را می گویم

می شود مرا هم ثبت نام کنید ؟

نذر کرده ام

نذر خون !

نذر کرده ام برای رسیدن به مقصد این کاروان ، برای عاقبت  بخیر شدن ، خون دهم

این آخرین دارایی ام بود

دیگر آه هم در بساط  ندارم 

شرمنده صبرتان هستم

مزاحم نمی شوم دیگر

یادتان نرود ،  «  منتظر » هستم 

و دیگر اینکه

دعایم کنید ، دعایتان می کنم

علی علی !!!

 

 

 

 


نوشته شده در یکشنبه 86/6/25ساعت 2:33 صبح توسط گل سرخ| نظرات ( ) |